هشتمین هفته هنر انقلاب با معرفی «عبدالحمید قدیریان» نقاش برجسته به عنوان چهره هنر انقلاب سال ۱۴۰۰ در شامگاه جمعه ۲۶ فروردین به کار خود پایان داد. قدیریان از هنرمندان شناخته شده انقلاب است که در علاوه بر نقاشی در حوزههای مختلفی همچون طراحی صحنه و لباس نیز فعال بوده و در عالم سینما نیز جوایز بسیاری را از آن خود کرده است. او حالا پس از کسب سالهای متمادی تجربه و تاثیرگذاری در عرصه هنر از مسئولیت سنگینی میگوید که جهاد تبیین بر دوش هنرمندان گذاشته است. قدیریان در واکنش به برگزیده شدن به عنوان چهره برتر سال هنر انقلاب ۱۴۰۰ با بیان این نکته که خداوند در زندگی فرصتهایی ایجاد میکند تا انسان بتواند دین خود را ادا کند، میگوید: امروز هم این اتفاق برای من افتاد و طبیعتاً مسئولیت مرا سنگینتر کرد و باید بیشتر کار کنم. انشالله خداوند توفیق بدهد لیاقت چنین عنوانی را داشته باشم و علاقمندم در سال جهاد تبیین اگر بتوانم تبیینی در روش نگاه خودم در تولید آثار دینی داشته باشم.
وی در توضیح بیشتر دغدغهاش به دو نمایشگاه با عنوان «آسمان حسین» و «همپای نور» اشاره میکند که در سالهای 94 و 98 برگزار کرده است. این هنرمند در اینباره میگوید: نمایشگاه «آسمان حسین» با رویکرد معرفتی به عاشورا و از نگاه حضرت زینب برگزار شد و نمایشگاه «همپای نور» در واقع نگاه معرفت به نورانیت اهل بیت(ع) بود، چرا که به شیعیان توصیه شده باید به نور اهل بیت(ع) معرفت پیدا کنند. من هم یک نمایشگاه کار کردم و تا باب این بحث باز شود. این روزها مشغول تدوین کتابی هستم که در آن سیر و سلوک رسیدن به این اتفاق در کنار مباحث تکنیکی هنر مورد بررسی قرار گرفته است.
هنرمند باید بداند کجای دنیا ایستاده است
قدیریان که به دلیل واکنش سریع هنری نسبت به شهادت دختران افغانستانی مدرسه مکتب سید الشهدای کابل افغانستان و خلق تابلوی نقاشی با عنوان «دختران مکتب سیدالشهدا (ع)» به عنوان چهره هنر انقلاب معرفی شده است درباره اهمیت واکنش سریع نسبت به وقایع جهانی و تاثیرات این بازتاب در گستره جهانی میگوید: هنر ابزار بسیار خوبی برای بیان احساسات و مفاهیم است و این برمیگردد به اینکه هنرمند کجای عالم ایستاده و به چه چیزی مینگرد.
به طور کلی اتفاقات جهانی به سمت و سویی در حال حرکت است که اگر روح انسانیِ هنرمند زنده باشد اصلاً نمیتواند بی تفاوت از کنار حوادثی که در جهان رخ میدهد عبور کند. مضاف بر اینکه صرفاً ارائه احساسات نسبت حوادث نیست، بحث تبیینها هم مطرح است. بسیاری مواقع دشمن صحنههایی ایجاد میکند تا از عواطف و احساسات مردم در راستای شکلدهی به یک فتنه استفاده کند. بنابراین مباحث قدری پیچیده شده، لذا در کنار بیان احساس و بیتفاوت نبودن در حوادث پیرامون، لزوم برخورداری از بصیرت و تبیین از حوادث، اشراف به دوست و دشمن توسط هنرمندان بسیار ضروری است.
در زمین دشمن بازی نکنیم
این هنرمند برجسته ادامه میدهد: بسیاری مواقع شاهد این هستیم که هنرمندان نسبت به مسائل واکنش سریع نشان میدهند اما به گونهای این کار را میکنند که بیشتر در زمین دشمن اتفاق میافتد. اینکه هنرمند به عنوان پیشران جامعه تشخیص دهد میزان تفکیک حق و باطل چیست و کجاست، بسیار مهم است تا بتواند در حوادث عکسالعمل نشان داده و احساسات خودش را در جهت تقویت حق بروز بدهد. در حالی که صرفاً بروز احساسات باعث میشود که دشمن از آن استفاده کند. بنابراین باید این معیار را در نظر داشت که از این احساسات در مسیر تقویت حق استفاده شود.
قدیریان در واکنش به اینکه رسیدن به چنین جایگاهی مستلزم داشتن آگاهی از شرایط است، اینطور میگوید: هنرمندِ بدون آگاهی یک کودک پراحساس است که فقط بلد است با ابزار هنر احساساتش را مطرح کند و این مسئله نه تنها خوب نیست بلکه در شرایطی برای خودش و جامعهاش بسیار زیان آور خواهد بود. یعنی به دلیل آن هویتی که یک هنرمند در جامعه دارد بیم آن میرود که طرفداران و علاقمندانش با یک ابزار نظر غلط او مسیرشان عوض شود و به ورطه خطرناک دنیایی و از آن مهمتر آخرتی گرفتار شوند.
هنرمندی که مثل یک بمب عمل میکند
به گفته قدیریان؛ هنرمندی که صرفاً احساس و تکنیک است مثل یک بمب میماند. بمب میتواند در یک معدن منفجر شود و به استخراج آن کمک کند و گاه ممکن است وسط یک شهر عمل کند و باعث کشته شدن عده زیادی شود و این خطرناک است. اگر آگاهی نباشد این هنرمند باید مراقب خود و همچنین جامعهاش باشد.
وی تاکید میکند: بحثی که مورد نظر من است مربوط به هنرمند آگاه و پیشرو است، اگر هنرمندی آگاهی ندارد باید از او خواست وارد این حیطه و بیان احساسات اجتماعی و جهانی نشود، چراکه خطرش خیلی بیشتر است. در نتیجه به کار و احوالاتش بپردازد که هم برای خودش بهتر است و هم جامعهاش.
توصیهای به هنرمندان جوان
از او میخواهیم به هنرمندان جوانتر که در دنیای بدون مرز امروز شاید شتاب و تقلای بیشتری برای دیده شدن دارند، توصیههایی کند. او در واکنش به این خواسته متذکر میشود که متأسفانه ما جوان را به عنوان یک فرد نااگاه تعریف میکنیم و هرجا بحث جوان میشود یعنی کسی که از فهم کمتری برخوردار است. به نظرم باید جوانان به غیرتشان بربخورد و کاری کنند که ما این تعریف را از روی آنها برداریم.
وی ادامه میدهد: من معتقدم به طور کلی باید موضوع بحث فرهنگی عوض شود و باید به سمت تبیین این مسئله برود که موجودیت ما در این دنیا کجاست و جایگاه و مسیر پیش رویمان چیست. متاسفانه دشمن سطح تفکر ما را پایین آورده است. ما صرفاً راجع به دنیا صحبت میکنیم، تا از انقلاب میگوییم فقط راجع به گرانی، انحرافات مسئولان و ...حرف میزنیم که البته همه این موارد نیز به حق است و دشمن نیز برای نازل کردن نظرات ما همیشه از عناصر حق استفاده میکند، اما واقعیت این است که حداقل در بحث فرهنگ نگاهها باید وسیعتر و کلانتر باشد مانند همان جنس نگاهی که حضرت امام (ره) به جامعه تزریق میکردند و امروز رهبری به جامعه تزریق میکنند. ما باید دوباره به آن فضا رجعت کنیم. اگر بدانیم کجا ایستادهایم شرایط تغییر خواهد کرد و صبر، تحمل و صفاتی که نیاز است تا دوران آخرالزمان را به سلامت طی کنیم متفاوت میشود.
متفکران به میدان بیایند و این سکوت چهل ساله را بشکنند
وی در پایان گفتههای خود با ابراز امیدواری میگوید: انشالله در جهاد تبیین متفکران به میدان بیایند و این سکوت چهل ساله را بشکنند و براساس قرآن، از انقلاب تبیین داشته باشند. در قرآن همه چیز وجود دارد و همه موضوعات در آن نهفته است. سوال اینجاست که ماجرای عظیمی به نام انقلاب که همه دنیا را تحت تاثیر قرار داده کجای این قرآن است؟ نمیتوان باور کرد که در قرآن موضوعی به این عظمت گفته نشده و مسیر پیش رویش تبیین نشده باشد؟ مسئله این است که ما سراغ آن نرفتیم و روی قرآن کار نکردهایم. انشالله در جهاد تبیین این اتفاق بیفتد و اهل علم به قرآن رجوع خواهند کرد و این سد هم از پیش راه انقلاب برداشته خواهد شد.
نظر شما